فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 52
روزگاريست که سوداي بتان دين من است ، غم اين کار نشاط دل غمگين من است ديدن روي تو را ديده جان بين بايد ، وين کجا مرتبه چشم جهان بين من است يار من باش که زيب فلک و زينت دهر ، از مه روي تو و اشک چو پروين من است تا مرا عشق تو تعليم سخن گفتن کرد ، خلق را ورد زبان مدحت و تحسين من است دولت فقر خدايا به من ارزاني دار ، کاين کرامت سبب حشمت و تمکين من است واعظ شحنه شناس اين عظمت گو مفروش ، زان که منزلگه سلطان دل مسکين من است يا رب اين کعبه مقصود تماشاگه کيست ، که مغيلان طريقش گل و نسرين من است
حافظ از حشمت پرويز دگر قصه مخوان
،
که لبش جرعه کش خسرو شيرين من است
تعبیر:
آرزوهای بسیاری در سر داری. تا فرصت داری موقعیت را غنیمت بدان. ثابت قدم باش تا به مقصود برسی. سختی و مشکلاتی در سر راه خود می بینی که با صبر و توکل از سر راه تو برداشته خواهند شد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 288
کنار آب و پاي بيد و طبع شعر و ياري خوش ، معاشر دلبري شيرين و ساقي گلعذاري خوش الا اي دولتي طالع که قدر وقت مي داني ، گوارا بادت اين عشرت که داري روزگاري خوش هر آن کس را که در خاطر ز عشق دلبري باريست ، سپندي گو بر آتش نه که دارد کار و باري خوش عروس طبع را زيور ز فکر بکر مي بندم ، بود کز دست ايامم به دست افتد نگاري خوش شب صحبت غنيمت دان و داد خوشدلي بستان ، که مهتابي دل افروز است و طرف لاله زاري خوش مي اي در کاسه چشم است ساقي را بناميزد ، که مستي مي کند با عقل و مي بخشد خماري خوش
به غفلت عمر شد حافظ بيا با ما به ميخانه
،
که شنگولان خوش باشت بياموزند کاري خوش
تعبیر:
از خواب غفلت بیدار شو و این چند صباح عمر را غنیمت دان که روزگار به کامت می باشد. موفقیت و خوشبختی به رویت لبخند می زنند. خودت هم همتی بکن، همه چیز برای رسیدن به هدف و حاجت مهیاست. برخیز، انشاالله که موفق می شوی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 9
رونق عهد شباب است دگر بستان را ، مي رسد مژده گل بلبل خوش الحان را اي صبا گر به جوانان چمن بازرسي ، خدمت ما برسان سرو و گل و ريحان را گر چنين جلوه کند مغبچه باده فروش ، خاکروب در ميخانه کنم مژگان را اي که بر مه کشي از عنبر سارا چوگان ، مضطرب حال مگردان من سرگردان را ترسم اين قوم که بر دردکشان مي خندند ، در سر کار خرابات کنند ايمان را يار مردان خدا باش که در کشتي نوح ، هست خاکي که به آبي نخرد طوفان را برو از خانه گردون به در و نان مطلب ، کان سيه کاسه در آخر بکشد مهمان را هر که را خوابگه آخر مشتي خاک است ، گو چه حاجت که به افلاک کشي ايوان را ماه کنعاني من مسند مصر آن تو شد ، وقت آن است که بدرود کني زندان را
حافظا مي خور و رندي کن و خوش باش ولي
،
دام تزوير مکن چون دگران قرآن را
تعبیر:
عاقبت آرزوهای تو برآورده می شود و تو به کام خود می رسی و سختی و غم از تو دور می شود. عشق و ایمان به خدا و اخلاص، زندگی را بر تو راحت و آسوده می کند. هرچه می خواهی از خدا بخواه تا به هدف خود برسی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 437
اي قصه بهشت ز کويت حکايتي ، شرح جمال حور ز رويت روايتي انفاس عيسي از لب لعلت لطيفه اي ، آب خضر ز نوش لبانت کنايتي هر پاره از دل من و از غصه قصه اي ، هر سطري از خصال تو و از رحمت آيتي کي عطرساي مجلس روحانيان شدي ، گل را اگر نه بوي تو کردي رعايتي در آرزوي خاک در يار سوختيم ، ياد آور اي صبا که نکردي حمايتي اي دل به هرزه دانش و عمرت به باد رفت ، صد مايه داشتي و نکردي کفايتي بوي دل کباب من آفاق را گرفت ، اين آتش درون بکند هم سرايتي در آتش ار خيال رخش دست مي دهد ، ساقي بيا که نيست ز دوزخ شکايتي
داني مراد حافظ از اين درد و غصه چيست
،
از تو کرشمه اي و ز خسرو عنايتي
تعبیر:
از توانایی های خود بهتر بهره گیری کن و اعتماد به نفس داشته باش. لحظات گرانبهای عمر را بیهوده از دست نده. گمان نکن که دیگران از تو بهترند. در راه رسیدن به هدف، بیهوده از دیگران گله و شکایت نکن و به اراده و توانایی های خود تکیه کن.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 406
گفتا برون شدي به تماشاي ماه نو ، از ماه ابروان منت شرم باد رو عمريست تا دلت ز اسيران زلف ماست ، غافل ز حفظ جانب ياران خود مشو مفروش عطر عقل به هندوي زلف ما ، کان جا هزار نافه مشکين به نيم جو تخم وفا و مهر در اين کهنه کشته زار ، آن گه عيان شود که بود موسم درو ساقي بيار باده که رمزي بگويمت ، از سر اختران کهن سير و ماه نو شکل هلال هر سر مه مي دهد نشان ، از افسر سيامک و ترک کلاه زو
حافظ جناب پير مغان مامن وفاست
،
درس حديث عشق بر او خوان و ز او شنو
تعبیر:
در تصمیم گیری عجول و شتابزده مباش. کاری نکن که بعدها موجب ندامت و پشیمانی شود. دوستان واقعی را بشناس و با آنان مهربان و وفادار باش. روزگار در گذر است و ارزش ندارد که به خاطر مسائل کوچک و حقیر زندگی خود و دیگران را به مخاطره بیندازی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 14
گفتم اي سلطان خوبان رحم کن بر اين غريب ، گفت در دنبال دل ره گم کند مسکين غريب گفتمش مگذر زماني گفت معذورم بدار ، خانه پروردي چه تاب آرد غم چندين غريب خفته بر سنجاب شاهي نازنيني را چه غم ، گر ز خار و خاره سازد بستر و بالين غريب اي که در زنجير زلفت جاي چندين آشناست ، خوش فتاد آن خال مشکين بر رخ رنگين غريب مي نمايد عکس مي در رنگ روي مه وشت ، همچو برگ ارغوان بر صفحه نسرين غريب بس غريب افتاده است آن مور خط گرد رخت ، گر چه نبود در نگارستان خط مشکين غريب گفتم اي شام غريبان طره شبرنگ تو ، در سحرگاهان حذر کن چون بنالد اين غريب
گفت حافظ آشنايان در مقام حيرتند
،
دور نبود گر نشيند خسته و مسکين غريب
تعبیر:
در غم و اندوه به سر می بری و انتظار کمک و یاری داری. با مشورت دیگران می توانی به آرزوی خود برسی. باز هم لطف خداوند به یاری تو خواهد آمد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 212
يک دو جامم دي سحرگه اتفاق افتاده بود ، و از لب ساقي شرابم در مذاق افتاده بود از سر مستي دگر با شاهد عهد شباب ، رجعتي مي خواستم ليکن طلاق افتاده بود در مقامات طريقت هر کجا کرديم سير ، عافيت را با نظربازي فراق افتاده بود ساقيا جام دمادم ده که در سير طريق ، هر که عاشق وش نيامد در نفاق افتاده بود اي معبر مژده اي فرما که دوشم آفتاب ، در شکرخواب صبوحي هم وثاق افتاده بود نقش مي بستم که گيرم گوشه اي زان چشم مست ، طاقت و صبر از خم ابروش طاق افتاده بود گر نکردي نصرت دين شاه يحيي از کرم ، کار ملک و دين ز نظم و اتساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که اين نظم پريشان مي نوشت
،
طاير فکرش به دام اشتياق افتاده بود
تعبیر:
احساس می کنی که به آرزوی خود نخواهی رسید اما این افکار مأیوس کننده را از خود دور کن. به ظاهر دنیا توجه نکن. روی خوش دنیا عاقبت به کام تو خواهد چرخید به شرط آنکه صبر کنی و ناامید نباشی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 324
گر چه افتاد ز زلفش گرهي در کارم ، همچنان چشم گشاد از کرمش مي دارم به طرب حمل مکن سرخي رويم که چو جام ، خون دل عکس برون مي دهد از رخسارم پرده مطربم از دست برون خواهد برد ، آه اگر زان که در اين پرده نباشد بارم پاسبان حرم دل شده ام شب همه شب ، تا در اين پرده جز انديشه او نگذارم منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن ، از ني کلک همه قند و شکر مي بارم ديده بخت به افسانه او شد در خواب ، کو نسيمي ز عنايت که کند بيدارم چون تو را در گذر اي يار نمي يارم ديد ، با که گويم که بگويد سخني با يارم
دوش مي گفت که حافظ همه روي است و ريا
،
بجز از خاک درش با که بود بازارم
تعبیر:
امیدوار باش. سختی ها و مشکلات را تحمل کن و به هدف خود ایمان داشته باش. سختکوش و مقاوم باش. در کارها ایمان و صداقت داشته باش تا اعتماد مردم را به خود جلب کنی.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 305
به وقت گل شدم از توبه شراب خجل ، که کس مباد ز کردار ناصواب خجل صلاح ما همه دام ره است و من زين بحث ، نيم ز شاهد و ساقي به هيچ باب خجل بود که يار نرنجد ز ما به خلق کريم ، که از سوال ملوليم و از جواب خجل ز خون که رفت شب دوش از سراچه چشم ، شديم در نظر ره روان خواب خجل رواست نرگس مست ار فکند سر در پيش ، که شد ز شيوه آن چشم پرعتاب خجل تويي که خوبتري ز آفتاب و شکر خدا ، که نيستم ز تو در روي آفتاب خجل
حجاب ظلمت از آن بست آب خضر که گشت
،
ز شعر حافظ و آن طبع همچو آب خجل
تعبیر:
اعتماد به نفس داشته باش و شک و دو دلی را از خود دور کن. هر لحظه تصمیم عجولانه نگیر. با دوستان خیراندیش مشورت کن تا بتوانی بهتر تصمیم بگیری.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 163
گل بي رخ يار خوش نباشد ، بي باده بهار خوش نباشد طرف چمن و طواف بستان ، بي لاله عذار خوش نباشد رقصيدن سرو و حالت گل ، بي صوت هزار خوش نباشد با يار شکرلب گل اندام ، بي بوس و کنار خوش نباشد هر نقش که دست عقل بندد ، جز نقش نگار خوش نباشد
جان نقد محقر است حافظ
،
از بهر نثار خوش نباشد
تعبیر:
بخت و اقبال با تو مساعد است. در زندگی قدر دوستان را بدان زیرا بدون آنها زندگی غم انگیز و دشوار می گذرد.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 141
ديدي اي دل که غم عشق دگربار چه کرد ، چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازي انگيخت ، آه از آن مست که با مردم هشيار چه کرد اشک من رنگ شفق يافت ز بي مهري يار ، طالع بي شفقت بين که در اين کار چه کرد برقي از منزل ليلي بدرخشيد سحر ، وه که با خرمن مجنون دل افگار چه کرد ساقيا جام مي ام ده که نگارنده غيب ، نيست معلوم که در پرده اسرار چه کرد آن که پرنقش زد اين دايره مينايي ، کس ندانست که در گردش پرگار چه کرد
فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت
،
يار ديرينه ببينيد که با يار چه کرد
تعبیر:
اگر در کاری که در پیش گرفته ای موفق نشدی، نا امید نباش. سرنوشت هر کس را خداوند رقم می زند. هرچه پیش آید خیر است. با اتکای به خداوند تحمل همه ی مصائب و مشکلات آسانتر می شود. خداوند با صابرین است.
فال حافظ روزانه پنجشنبه 15 آذر 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 329
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم ، يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم ساقي بيا که از مدد بخت کارساز ، کامي که خواستم ز خدا شد ميسرم جامي بده که باز به شادي روي شاه ، پيرانه سر هواي جوانيست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که من ، از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سرير فضل ، مملوک اين جنابم و مسکين اين درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال ، کي ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمي کند از بنده اين حديث ، از گفته کمال دليلي بياورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر ، آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازيست حرز من ، و از اين خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست من همه با عشق شاه بود ، و از شاهراه عمر بدين عهد بگذرم گردون چو کرد نظم ثريا به نام شاه ، من نظم در چرا نکنم از که کمترم شاهين صفت چو طعمه چشيدم ز دست شاه ، کي باشد التفات به صيد کبوترم اي شاه شيرگير چه کم گردد ار شود ، در سايه تو ملک فراغت ميسرم شعرم به يمن مدح تو صد ملک دل گشاد ، گويي که تيغ توست زبان سخنورم بر گلشني اگر بگذشتم چو باد صبح ، ني عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم بوي تو مي شنيدم و بر ياد روي تو ، دادند ساقيان طرب يک دو ساغرم مستي به آب يک دو عنب وضع بنده نيست ، من سالخورده پير خرابات پرورم با سير اختر فلکم داوري بسيست ، انصاف شاه باد در اين قصه ياورم شکر خدا که باز در اين اوج بارگاه ، طاووس عرش مي شنود صيت شهپرم نامم ز کارخانه عشاق محو باد ، گر جز محبت تو بود شغل ديگرم شبل الاسد به صيد دلم حمله کرد و من ، گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم اي عاشقان روي تو از ذره بيشتر ، من کي رسم به وصل تو کز ذره کمترم بنما به من که منکر حسن رخ تو کيست ، تا ديده اش به گزلک غيرت برآورم بر من فتاد سايه خورشيد سلطنت ، و اکنون فراغت است ز خورشيد خاورم
مقصود از اين معامله بازارتيزي است
،
ني جلوه مي فروشم و ني عشوه مي خرم
تعبیر:
بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی.